به گزارش انجمن خرد به نقل از دریک آنلاین، روبرت توماس (Robert Thomas)، استاد بازاریابی دانشگاه جرج تاون میگوید: مهمترین کار، درک بسیار روشن از مشتریان و رقباست تا بتوان یک طرح بازاریابی جهت کسبوکار کوچک برنامهریزی کرد.
اگرچه یک طرح بازاریابی میتواند رسمی یا غیررسمی باشد، حداقل این طرح توصیف میکند که مشتریان شما چه کسانی هستند، آنها اطلاعات را از چه جایی به دست میآورند و شما چگونه میتوانید به آنها دسترسی پیدا کنید. توماس بیان میکند توسعه یک طرح بازاریابی چهار کار ویژه را نیاز دارد:
توسعه بینشی بسیار روشن و متمرکز نسبت به این مورد که چرا یک مشتری بالقوه از کسبوکار شما استفاده میکند. بهطور خاصتر، نیاز اصلیای که محصول و خدمات شما با آن مواجه میشود چیست؟ آیا (محصول یا خدمات شما) به مشتریان شما کمک میکند زندگی خود را راحتتر بگذرانند؟ آیا باعث بازدهی بیشتر در کار آنها میشود؟ آیا باعث میشود بهوسیله دوستان مورد تحسین و احترام قرار گیرند؟ پیشنهادهای شما باید بهگونهای طراحی شده باشد تا در مواجهه با مشتریان بهتر از رقبا عمل کند.
مشتریان هدف خود را شناسایی کنید. در اغلب بازارها مشتریان بالقوه بیشماری وجود دارند، اما برای موفقیت سریعتر و بهتر، کسبوکارهای کوچک باید بازار را برای تعیین خصوصیات مشتریان هدف خودشان مطالعه کنند. مشتری هدف باید با جزئیات کامل توصیف شده باشد. در انجام این کار، کسبوکار تصویری واضحتر از درآمدهای فروش مورد انتظار را ایجاد میکند.
همچنین رقبایی که میخواهند مشتریان هدف شما را داشته باشند شناسایی کنید. همیشه یک رقیب وجود دارد – هرگز با فرض وجود ندارد مرتکب اشتباه نشوید. کسبوکارهای کوچک بهندرت برای شناسایی عمیق رقبای خود وقت میگذارند؛ اما شما باید درک کنید رقبای شما چه کسانی هستند، مزیت رقابتی اصلی آنها چیست و چگونه آنها به پیشنهادهای شما واکنش نشان میدهند (کاهش قیمت، افزایش ارتباطات و غیره).
بیانیه جایگاهیابی برند خود برای مشتریان هدفتان را بنویسید. درنهایت، برند شما و آن چیزی که برای مشتریان نمادسازی شده قوییترین مزیت رقابتی شما خواهد بود. شما باید قادر به نوشتن یک جمله اعلانی ساده از اینکه چگونه با نیازهای مشتری مواجه خواهید شد و بر رقابت غلبه خواهید کرد باشید.
درحالیکه این مراحل یک نقطه شروع خوبی هستند، شرکتها به کانالهای بازاریابی متعدد در طرحهای بازاریابی خود احتیاج دارند. برخی از این کانالهای پرطرفدار برای کسبوکارهای امروزی عبارتاند از:
بازاریابی رسانههای اجتماعی
رسانههای اجتماعی به یک بخش اساسی از طرحهای بازاریابی کسبوکار تبدیل شدهاند. کسبوکارهایی که هنوز به فرصتهایی که فیسبوک، توییتر، گوگل پلاس، لینکدین و دیگر شبکههای اجتماعی فراهم آوردهاند پی نبردهاند، در حال از دست دادن فرصتهای بزرگی هستند. اگرچه مفهوم بازاریابی رسانههای اجتماعی ممکن است برخی از صاحبان کسبوکارهای کوچک را دستپاچه کند، اما احتیاجی نیست این فرآیند یک چالش باشد، همینطور که خدمات و شرکتهای بیشتری در این زمینه روزبهروز ظاهر میشوند.
برت فارمیلو (Brett Farmiloe)، بنیانگذار شرکت بازاریابی اینترنتی Markitors، به شرکتها اینگونه توصیه میکند که برای دانستن درباره مشتریان خود، فعالیت در رسانههای اجتماعی را آغاز کنید.
فارمیلو به Business News Daily اینچنین گفته است: تشخیص دهید که مشتریان شما زمان خود را در چه جاهایی صرف میکنند و فروشگاهی در آن پلتفرمها ایجاد کنید. یک استراتژی محتوایی را که میتواند بهصورت داخلی اجرا شود، توسعه دهید و سپس استراتژی خود را بهوسیله محتوای علامتگذاری شده با برند خود به روی پلتفرمهای انتخابشده ارسال نمایید.
بازاریابی از طریق پست الکترونیک
اگرچه ممکن است بازاریابی بهوسیله پست الکترونیک همانند بازاریابی شبکه اجتماعی یک مفهوم جدید نباشد، اما این نوع بازاریابی انتخابی محبوب و مؤثر برای صاحبان بسیاری از کسبوکارهای کوچک است. شرکتها میتوانند تکنیکهای بازاریابی پست الکترونیک را بهوسیله روشهای مختلفی ازجمله ارسال خبرنامه و کمپینهای تبلیغاتی به اجرا درآورند. شرکتهایی نظیر MailChimp و Constant Contact مدیریت کردن کمپین پست الکترونیک را آسان کردهاند.
فارمیلو متذکر شده است که شرکتها میتوانند تلاشهای بازاریابی پست الکترونیک را بهوسیله بخشبندی بازارشان تنظیم کنند.
فارمیلو اینچنین گفته است: «تمامی مشترکان نمیخواهند که یک جریان مشابه را دریافت کنند». بازاریابهای هوشمند پست الکترونیکی در ابتدا وقت را برای تقسیمبندی مشترکان میگذارند و سپس آنها این تقسیمبندی را بر اساس فعالیت مشترکان ادامه میدهند. بهواسطه تقسیمبندی بازار، شرکتها میزان لغو اشتراک را کاهش میدهند، نرخ بازدید پستهای الکترونیک ارسالشده را افزایش میدهند و از همه مهمتر میزان اقدامات انجامشده بهواسطه پست الکترونیک ارسالشده را زیاد افزون میکنند.
بازاریابی از طریق تلفن همراه
محبوبیت گوشیهای هوشمند و تبلتها به تغییر روش هدفگیری مشتریان توسط شرکتها کمک کرده است. درنتیجه، شرکتها به دنبال پیادهسازی استراتژیهایی هستند که به مشتریان بر روی دستگاههای الکترونیکی خودشان دسترسی پیدا کنند. بااینحال بازاریابی از طریق تلفن همراه نباید بهصورت یک توسعه انحصاری از بازاریابی پست الکترونیک یا آنلاین در نظر گرفته شود.
فارمیلو اینچنین گفته است: «بازاریابی تلفن همراه قطع کننده است». این قطعکنندگی به خاطر آن است که بازاریابها به مشتریان این قدرت را میدهند که چگونگی و زمان دریافت کردن اطلاعات بازاریابی را تعیین کنند. دلیل آنکه بسیاری از برنامههای کاربردی با گزینه روشن و خاموش کردن دریافت اعلانها همراه است این موضوع است.
برای بهینهسازی بازاریابی از طریق تلفن همراه، بهدقت چگونگی و زمان دسترسی به موبایل مشتریان خود را در نظر داشته باشید. به این موضوع که آنها چه زمانی و به چه دلیلی از موبایل خود استفاده میکنند حساس باشید و به آنها اطلاعاتی که مربوط به وضعیت آنهاست پیشنهاد دهید.
گامهای بعدی
بهمحض آنکه استراتژیها برای هر کانال شناسایی شد، شما نیاز دارید که استراتژی منحصر به خود را کشف کنید. چه مقدار میخواهید برای هر کانال هزینه کنید؟ انتظار دارید چه نتایجی را ببینید؟ نیاز دارید چه کارهایی را برای هر گام از فرآیند خود انجام دهید؟ ایجاد یک فهرست از اعتبارات، اهداف و اقدامات به همراه اختصاص کارکنان مناسب برای هر مورد میتواند کمک کند که طرح بازاریابی شما واقعیتر باشد.
همچنین مهم است که از پیش تصمیم بگیرید که شما چگونه موفقیت را اندازهگیری خواهید کرد. آیا امیدوار هستید افزایش فروش یا آمدوشد را شاهد باشید و یا تماس مشتریان جدید را؟ برای هر کانال یک نقطه عطف ششماهه تعیین کنید و نتایج را در برابر تلاشها و انتظارات قبلی خود مورد مقایسه قرار دهید. اگر یک کانال دارای عملکرد ضعیفی است، عواقب صرفنظر کردن از آن و یا اضافه کردن منابع بیشتر را موردبررسی قرار دهید. درخواست از مشتریان خود برای کامل کردن یک نظرسنجی بهوسیله پست الکترونیک در مورد عاداتشان در رسانههای اجتماعی درازای یک کوپن یا تخفیف، میتواند به آگاهی شما از روابط بین جمعیت مشتریان و تلاشهای بازاریابی شما کمک کند.