* هرگاه مبیع عین خارجی و یا در حکم آن بوده و برای تأدیه ثمن یا تسلیم مبیع بین متبایعین اجلی معین نشده باشد، اگر سه روز از تاریخ بیع بگذرد و در این مدت نه بایع(1) مبیع را تسلیم مشتری نماید و نه مشتری تمام ثمن را به بایع بدهد، بایع مختار در فسخ معامله می شود. (ماده 402 قانون مدنی)
* اگر بایع به نحوی از انحاء مطالبه ثمن نماید و به قرائن معلوم گردد که مقصود التزام به بیع بوده است خیار او ساقط خواهد شد. (ماده 403 قانون مدنی)
- خیار تأخیر ثمن از حقوق فروشنده است و میتوان از آن به طور ضمنی یا صریح صرف نظر کند. مادۀ 403 قانون مدنی ضمنی را بیان کرده است و دادرس در هر مورد خاص دربارۀ آن تصمیم میگیرد.
- خیارتأخیر ثمن فوری نیست، ولی مسکوت گذاردن آن برای مدت طولانی ممکن است نشانۀ انصراف ضمنی فروشنده تلقی شود.
* هرگاه بایع در ظرف سه روز از تاریخ بیع تمام مبیع را تسلیم مشتری کند یا مشتری ثمن را به بایع بدهد، دیگر برای بایع اختیار فسخ نخواهد بود اگرچه ثانیاً به نحوی از انحاء مبیع به بایع و ثمن به مشتری برگشته باشد. (ماده ۴۰۴ قانون مدنی)
* اگر مشتری ثمن را حاضر کرد که بدهد و بایع از اخذ آن امتناع نمود. خیار فسخ نخواهد داشت. (ماده ۴۰5 قانون مدنی)
* خیار تأخیر مخصوص بایع است و برای مشتری از جهت تأخیر در تسلیم مبیع این اختیار نمیباشد. (ماده ۴۰6 قانون مدنی)
* تسلیم بعض ثمن یا دادن آن به کسی که حق قبض ندارد خیار بایع را ساقط نمیکند. (ماده ۴۰6 قانون مدنی)
* اگر مشتری برای ثمن ضامن بدهد یا بایع ثمن را حواله دهد. پس از تحقق حواله خیار تأخیر ساقط میشود. (ماده ۴۰8 قانون مدنی)
- دادن ضامن در حکم پرداخت است، مشروط بر این که بدون قید و شرط و مفید نقل ذمه باشد. ضمان تضامنی در حکم وثیقه است و باعث سقوط خیار فروشنده نمیشود.
- پس از تحقق حواله (قبول محال علیه و رضای محتال) طلب بایع از بابت ثمن به محتال(2) انتقال مییابد ودر حکم وصول ثمن است.
* هرگاه مبیع از چیزهایی باشد که در کمتر از سه روز فاسد یا کم قیمت میشود، ابتداء خیار از زمانی است که مبیع مشرف به فساد یا کسر قیمت میگردد. (ماده ۴۰9 قانون مدنی)
(1) بایع : فروشنده
(2) شخص ثالث در قبال محیل که مدیون است و محتال که طلبکار است. (ماده 724 قانون مدنی) - مُحال علیه : آنکه بر او حواله شده است.