آلبوم تصاویر
حسن سبحانی اقتصاددان میگوید:«با رفع یا کاهش احتمالی تحریمها هم نباید انتظار تحول خاصی در تولید داشته باشیم، چرا که جذابیت و حتی توجیه تولید در نسل فعالان اقتصادی ایران مرده است.»
حسن سبحانی را باید جز اقتصاددان هایی دسته بندی کرد که در اظهارنظر درباره عملکرد دولتها همواره بر نگاهی انتقادی تکیه دارند و ترجیح میدهند از ورود به فاز ایجابی و ارائه راهکار برای کاهش مشکلات پرهیزکنند. در گفتوگویی هم که با این استاد دانشگاه در کافه خبر داشتیم، همین رویه از سوی او دنبال شد؛ سبحانی مجموعهای از انتقادات را به عملکرد دولت یازدهم در حوزه اقتصاد وارد کرد که البته بیشترین آنها به شیوه اجرا و نظارت قانون بانکداری بدون ربا مربوط بود چرا که به اعتقاد نماینده اسبق مجلس شورای اسلامی، ریشه مشکلات اقتصاد کشور، اجرای نادرست این قانون و عدم نظارت لازم بر آن است. در مقام ارائه راهکار اما مهمان کافه خبر به تأکید بر اطلاعرسانی رسانهها و آگاهسازی مردم نسبت به آنچه در شبکه بانکی میگذرد، بسنده کرد.
حسن سبحانی در تشریح علل همزمانی کاهش تورم و افزایش رکود گفت: «اقتصاد ایران در پایان دولت دهم دچار دو معضل بزرگ بود؛ تورم فراینده و رکود عمیق. با وجود اینکه دولت یازدهم از آغاز فعالیت برای حل هر دو مشکل برنامه ریزی و تلاش کرد ولی در نهایت توفیق در مهار تورم پررنگتر از حل مشکل رکود خود را می کند.»
این استاد دانشگاه افزود:« شواری خارج کردن اقتصاد کشور از رکود تا حدود زیادی به تصور دولت از روابط علی و معلولی در اقتصاد برمیگردد؛ در واقع دولت بر این باور بود که حل مشکل روابط خارجی، بخش مهمی از اقدمات لازم برای خارج کردن اقتصاد از رکود را شامل میشود چرا که از نظر تیم اقتصادی دولت در مجموعه عوامل مؤثر در ایجاد رونق تنها عامل مفقوده، روابط خارجی بود بنابراین دولت تقریبا تمام اهتمام خود را بر برقراری مجدد روابط خارجی و رفع موانع گذاشت.»
وی با بیان اینکه به ثمر نشستن تلاش دولت برای رفع موانع ارتباطات بینالمللی همانگونه که از ذات این مشکلات برمیآید نیازمند زمان است،اظهارداشت:« ولی از آنجایی که تمام این تکاپوها پیش چشم مردم پیش میرفت و جامعه نسبت به نتیجه بخش بودن آنها امیدوار بود، طبعیتا تقاضاهای برای خرید به آینده موکول میشد و همین تأخیر در ورود تقاضا به بازار، به سهم خود رکود را در اقتصاد کشور تعمیق می کرد. به عبارت دیگر انتظارات سیاسی باعث شد تقاضای مؤثر در اقتصاد ایران کاهش پیدا کند ، و همین کاهش تقاضا و یا حداقل عدم رشد آن به تسریع روند کاهشی نرخ تورم و تعمیق رکود کمک کرد.»
نقدینگی هزار میلیارد تومانی کجاست؟
سبحانی خاطرنشان کرد:» از سوی دیگر گرچه نرخ رشد نقدینگی طی این سالها کم نبوده ولی این نقدینگی به علل گوناگون وارد مراحل تولید نشده است. بررسی ترکیب رشد نقدینگی نشان میدهد عمده این افزایش ناشی از رشد بخش شبهپول یا همان سپردههای بانکی بودهاست. در واقع صاحبان پول طی سالهای اخیر ترجیح دادهاند بنا بر دلائلی که توضیح دادم از هرگونه سرمایهگذاری در بخش های مولد پرهیز کنند و با سپردهگذاری در بانکها و امکان دادن به فعالیت های غیر مولد توسط شبکه بانکی، تنها به دریافت سود اکتفا کنند. نتیجه این رجحان عمومی، افزایش شبهپول و نقدینگی غیرمولد است. جواب این سوال متداول که این نقدینگی هزار میلیارد تومانی کجاست، دقیقا همین است. تجلی نقدینگی در سودهایی است که بر سپردهها در بانکها انباشته می شود و در حال افزایش است.»
نماینده ادوار مجلس با تاکید بر اینکه ادامه و تعمیق رکود طبیعتا به افزایش فقر و تعداد خانوارهای نیازمند حمایت دامن میزند،یادآورشد:« تا جایی که طبق اعلام غیر رسمی دولت، هم اکنون حدود حداقل 14 میلیون نفر در صورت عدم دریافت سبد کالا دچار شرایط بسیار وخیمی از نظر تغذیه و معیشت خواهند بود. چنین شرایطی قطعا نمیتواند از تعمیق رکود در سالهای اخیر تأثیر نپذیرفته باشد ضمن اینکه با نداشتن تقاضا از ناحیه فقرا ، رشد تورم نیز بطور خودکار و بعضا غیر ارادی پائین آمده است.»
سبحانی گفت:« امیدواری نسبت به بهبود شرایط تنها تقاضا را به تأخیر نینداخته بود، بلکه تولیدکنندگان هم برای سرمایهگذاریهای جاری با صبر و حوصله بیشتری اقدام میکردند چرا که از یک سو تقاضای قابل ملاحظهای در بازار نمیدیدند تا برای پاسخ آن تولید کنند و از سوی دیگر امیدوار بودند با بهبود شرایط، سرمایهگذاریها هم آسانتر، مطمئنتر و ارزانتر انجام شود.»
او با بیان اینکه در تحلیل این مجموعه باید ساختار و فضای تولید در ایران را نیز مورد توجه قرار داد؛ متذکر شد:« تولیدکنندگان ایرانی عمدتا بیش و پیش از آن که مولد باشند، تاجر هستند. چنین طبیعتی بر رفتار حاکمیت نیز اثر گذاشته است. کافی است مقایسهای آماری میان مصوبات دولت در مورد واردات و صادرات با سایر موارد یعنی مصوبات در حوزه تسهیل تولید و سرمایهگذاری داشته باشید. به همین خاطر رفتار آمیخته به انتظار در جامعه تولیدکنندگان ما که عمدتا تاجر هستند و منتظر فرصتهای بهتر و امنتر برای تجارت، طی زمانی که دولت مشغول تلاش برای حل و فصل مشکلات پیش روی روابط خارجی بود، فراتر از آنچه باید، بروز و ظهور یافت که نتیجه منطقی آن تعمیق رکود است.»
تولید نجات یابد،رکود حل میشود
نماینده دورپنجم،هفتم و هشتم مجلس شورای اسلامی با بیان اینکه طی این سالها ما شاهد هر دو نوع کاهش تقاضا در اقتصاد ایران بودهایم؛ عنوان کرد:« کاهش تقاضای مصرفی که تقاضای جاری را در اقتصاد برای کالاها و خدمات مصرفی کاهش میدهد و کاهش تقاضای مولد که به افت تقاضا برای نهادههای تولید منجر میشود. تردیدی نیست که این دو نوع کاهش تقاضا در یک همافزایی قوی یه افزایش رکود دامن زدند مقوله ای که قطعا به موفقیت تلاشهای دولت برای کاهش تورم کمک کرده است.»
او اضافه کرد:« با این حال نمیتوان از دولت، آن هم دولتی که تمام ساز و کار برون رفت از مشکلات اقتصادی را در اقتصاد آزاد جستجو می کند انتظار معجزه داشت؛ شرایطی که اقتصاد کشور در سال 92 با آن مواجه بود انتخاب روشهای قابل استفاده را برای دولت بسیار محدود کرده بود.»
سبحانی با اشاره به اینکه تنها راه حل دائمی و کم عارضه برای کمک به رونق اقتصادی آن هم رونق بدون تورم، توجه واقعی به تولید است،اظهارداشت:« اگر تولید را در اقتصاد از مشکلات نجات دهیم قطعا میتوانیم رکود را کاهش دهیم ولی برای نجات تولید هم باید اصلیترین معضل پیش روی آن را حل کنیم که نرخهای بالا برای تسهیلات بانکی است.»
وی با طرح این سئوال که چرا شاهد بودیم که در اوج رکود، بانکها و بیمهها در ایران رونق داشتند،گفت:« به عقیده من تمایل جامعه به تجارت تنها در تولیدکنندگان یا فعالان اقتصادی پررنگ نیست، بلکه مردم ما عموما گرایشی ذاتی و رفتاری به تجارت دارند که شامل تجارت پول هم میشود. همین گرایش باعث رونق بانکها در دوران رکود بود و طبیعتا نرخهای سود هم از همین رونق تأثیر میگرفتند.»
او اضافه کرد:« متاسفانه جو غالب در کشور ما علاقمندی به سرمایهگذاری و تولید نیست؛ نسلی که الان در سن فعالیتهای اقتصادی قرار دارد عمدتا با تولید بیگانه است و به کسب درآمد و سود از واسطهگری و دلالی خو گرفتهاست. به همین خاطر گاهی فکر میکنم با رفع یا کاهش احتمالی تحریمها هم نباید انتظار تحول خاصی در تولید داشته باشیم چرا که جذابیت و حتی توجیه تولید در نسل فعالان اقتصادی ایران مرده است.»
[حسن سبحانی]
این استاد دانشگاه خاطرنشان کرد:«اگر دولت، بانک مرکزی، قوه قضائیه، سازمان بازرسی و تمام دستگاههایی که ناظر بر اجرای قوانین در کشور هستند نسبت به اجرای درست قانون بانکداری بدون ربا در ایران سختگیرانه و دقیق عمل کنند، بسیاری از مشکلات اقتصاد حل خواهدشد. اگر همزمان رسانهها هم به مردم بگویند که ریشه عمده مشکلات اقتصادی در عدم اجرای قانون بانکداری بدون ربا است قطعا کفه اقتصاد به نفع تولید کمی تغییر می کند.»
نجات تولیدکننده از چنگال بهرههای بالا
سبحانی در تشریح این اثرگذاری گفت:« طبق قانون بانکداری بدون ربا ، سود باید در سرمایهگذاری اتفاق بیفتد و اگر سودی حاصل نشود مابهازایی هم نباید از جانب بانک مطالبه شود. در حالی که بانکها در حال حاضر به صرف پرداخت تسهیلات و بدون اینکه برایشان مهم باشد تولیدکنندهای که تسهیلات را دریافت کرده، سودی داشته است یا نه فقط به دنبال دریافت سود و در واقع همان بهره هستند. از سوی دیگر سپردهگذاران هم فقط به دریافت سود سپردههایشان فکر میکنند به همین خاطر هم میبینیم که بین بانکها برای جذب سپردههای کلان رقابت سنگینی در جریان است که در آن به تنها چیزی که توجه نمیشود، نرخهای مصوب برای سپردهها است.»
سبحانی معتقد است:« توجه به رفع مشکلات تولید از رهگذر پایان دادن به قانونشکنی در پرداخت تسهیلات و جذب سپردهها ، بر هر برنامه و بودجهای در کشور اولویت دارد. باید به هر شیوه ممکن تولیدکنندگان واقعی را از چنگال بهرههای بالا و فاقد مجوز قانونی نجات دهیم. اگر موفق شویم سایر مشکلات هم حل میشود و اگر ناکام بمانیم برنامه ششم و بودجه 96 و... هم مانند سایر برنامهها و... راه به جایی نمیبرند. تا زمانی که سود سپردهگذاری در بانکها بالاتر از سرمایهگذاری در تولید باشد، نمیتوان انتظار داشت مشکل تولید در کشور حل شود. به همین خاطر مطمئنم اگر نرخها به شکلی تغییر پیدا کند که برای صاحبان سپردهها جذابیت نداشته باشد، شاهد افزایش سرمایهگذاریها در بخشهای مولد اقتصاد خواهیم بود.»
سبحانی در تشریح پیشنهادهایی که می تواند به کاهش جذابیت سپردهگذاری در بانکها منجر شود، گفت:«به عقیده من باید از سود سپردههای بانکی مالیات گرفت. یک تولیدکننده و یا حتی یک مغازهدار ساده در این کشور بابت درآمد و سودی که با زحمت بدست میآورند، مالیات میدهند پس چرا باید سود سپردههای بانکی از مالیات معاف باشد؟»
وی خاطر نشان کرد مردم ما آگاهانه رباخواری نمیکنند، بنابراین اگر سیستم اقتصادی ما برای مردم روشن کند که مشکل کار در کجاست مطمئنم بسیاری از افراد جامعه، نسبت به چگونگی کسب بازدهی از سرمایه هایشان، از حیث شبهه ربوی نبودن دقت و سختگیری بیشتری می کنند.»