سلطنت بانک‌ها بر ایران!

سلطنت بانک‌ها بر ایران!

واقعیت این است که بانک‌ها آنقدر طی این سال‌ها قدرتمند شده اند که به صورت خزنده در همه جا حضور پیدا کرده اند. یک بار در بازار ارز و طلا وارد می‌شوند و گاهی پا به عرصه خودرو می‌گذارند. حتی در بورس‌های کالایی هم آثاری از حضور ان‌ها دیده می‌شود. به همین دلیل است که بعضا می‌بینیم این بازار‌ها ناگهان دچار تلاطم و نوسانات شدید می‌شوند (1397/10/09 )

یک اقتصاددان گفت: «ممکن است برخی معتقد باشند که باید دولت بانک‌ها را ملزم به سرمایه‌گذاری در صنعت کند، اما این امکان‌پذیر نیست. زیرا آنقدر در حوزه دلالی شرایط مناسب است که بانک‌ها به شدت سود می‌برند و حاضر نیستند به این راحتی پا پس بکشند. ضمن اینکه اصلا نباید قدرت بانک‌ها را دست کم گرفت، زیرا در شرایط فعلی از مردم عادی گرفته تا بنگاه‌های اقتصادی دست به دامن بانک‌ها هستند تا بتوانند وام دریافت کنند. به همین دلیل است که ما الان در حوزه وام هم به شدت شاهد دلالی هستیم. یعنی مثلا وام می‌دهند و یک کمیسیون قابل توجه برداشت می‌کنند و یک سود زیاد بر روی آن می‌کشند و اگر هم پرداخت نشود سریعا وثیقه را به اجرا می‌گذارند؛ بنابراین اصلا نباید قدرت نفوذ بانک‌ها را دست کم گرفت و من همچنان تاکید دارم که تنها راه، تقویت بخش صنعت است.»

 
حمیدرضا اشرف‌زاده کارشناس حوزه بانک طی گفتگو با فرارو عنوان کرد: «ما از سال‌ها قبل سلطه بانک‌ها را پیش‌بینی کرده بودیم و بار‌ها در جلسات به این مسئله اشاره کردیم، اما متاسفانه هیچ وقت مقبول واقع نشد. ما همان موقع هم تاکید داشتیم که بانک‌ها در حال محاصره اقتصاد هستند، اما آن‌ها قبول نمی‌کردند و اینگونه توجیه می‌کردند که صرفا وام می‌دهند و قصد کمک به صنعت کشور دارند. اما حقیقت این است که از سال ۸۸-۸۹ سرمایه گذاری در صنایع تا حدود زیادی کاهش پیدا کرد. دلیلش هم این بود که همان سال ۸۹ که دولت وقت تصمیم گرفت با مسئله یارانه‌ها به قول خودشان اقتصاد را جراحی کنند، دیگر خیلی‌ها تمایلی به سرمایه گذاری نداشتند و به تبع آن تعداد بنگاه‌های صنعتی و اشتغال بسیار کاهش پیدا کردند.»

وی ادامه داد: «بنابراین بانک‌ها به دلیل دخالت‌های زیاد و بی‌جای بانک مرکزی دیگر حاضر به سرمایه گذاری در صنعت نبودند. از سوی دیگر به دلیل چند برابر شدن نرخ ارز، سرمایه گذاری تجاری هم به شدت تضعیف شد. اینگونه بود که بانک‌ها به سمت فعالیت‌های انحصارگرایانه به خصوص واردات سوق پیدا کردند. در آن دوره، چون سرمایه‌داری صنعتی از بین رفته بود و سرمایه‌داری تجاری هم خیلی کم شده بود، تنها حوزه سودآور برای بانک‌ها فعالیت مالی در اقتصاد بود. زیرا بنگاه‌ها به شدت نیازمند منابع مالی بودند بانک‌ها هم قادر نبودند این منابع را تامین کنند.»

 

او افزود: «بعد از آن زمانی که آقای روحانی در انتخابات پیروز شدند، اعلام کردند که قصد دارند اقتصاد را از رکود خارج کنند و این را بدون افزایش تورم انجام دهند؛ لذا سعی کردند سیستم بانکی و بازار سرمایه را تقویت کنند. به عبارت ساده سعی کردند سیستم بانکی که در آن روز‌ها به شدت در خطر بود را نجات دهند و توانستند کم‌کم آن را احیا کنند. به همین دلیل هم بود که اگر یادتان باشد تعداد زیادی بانک خصوصی تاسیس شد، اما در پشت پرده آن‌ها فعالیتشان در حوزه خرید و فروش املاک بود به نوعی نزول‌خوری می‌کردند. اینگونه بود که بانک‌ها به نوعی سلطه بر اقتصاد پیدا کردند.»

این اقتصاددان تصریح کرد: «با این وضعیت یک حالتی ایجاد شد که من اسمش را گذاشتم «سرمایه‌داری انحصاری مالی» زیرا این سرمایه‌ها صرفا در اختیار یک عده خاص بود و هرکاری که می‌خواستند در اقتصاد و به خصوص بانک‌ها انجام می‌دادند. یعنی هر موقع می‌خواستند برداشت می‌کردند و هر زمان که لازم داشتند به خودشان وام می‌دادند. ضمن اینکه آن‌ها به فعالیت‌هایی روی آورده بودند که بتوانند در کوتاه مدت سود ببرند. به همین دلیل می‌گویم که سرمایه داری ما تبدیل به یک سرمایه داری انحصاری مالی شد.»

اشرف زاده تاکید کرد: «باتوجه به اینکه سرمایه زیادی در اختیار این افراد بود، سعی کردند به تمام جنبه‌های اقتصادی دست درازی کنند. یعنی در همه بخش‌ها از جمله مخابرات و سهام خودرو سازی و تمام صنایعی که همچنان سودآور بود و مردم از آن‌ها استقبال می‌کردند یک ردپایی از این‌ها دیده می‌شد. به عبارت ساده‌تر تمام بخش‌های صنعتی که سودآور بودند در انحصار این‌ها درآمد. ما نمونه این را در ایالات متحده آمریکا هم داشتیم و به آن‌ها می‌گفتند کازینو کاپیتالی؛ یعنی سرمایه داری قمارخانه‌ای.»
 
وی افزود: «در نتیجه اینگونه بود که بانک‌ها کاملا سلطه پیدا کردند و هرکاری از جمله خرید و فروش زمین، املاک، واردات کالا، خودرو و... انجام دادند و به هیچ عنوان در صنایعی که سودآوریشان کمی زمان‌بر بود سرمایه گذاری نکردند. آن‌ها تنها صنایعی برایشان اهمیت داشت که سرمایه و سودشان در ظرف مدت چند ماه به دستشان می‌رسید. یعنی حاضر نبودند روی صنایعی که مثلا بعد از یک یا دو سال سود می‌دهد، سرمایه‌گذاری کنند. البته این مسئله‌ای نیست که پوشیده باشد. زیرا اگر به آمار‌ها مراجعه کنید می‌بینید که از سال ۸۹ میزان سرمایه‌گذاری صنعتی به شدت کاهش پیدا کرده است.»

او تاکید کرد: «واقعیت این است که بانک‌ها آنقدر طی این سال‌ها قدرتمند شده اند که به صورت خزنده در همه جا حضور پیدا کرده اند. یک بار در بازار ارز و طلا وارد می‌شوند و گاهی پا به عرصه خودرو می‌گذارند. حتی در بورس‌های کالایی هم آثاری از حضور آن‌ها دیده می‌شود. به همین دلیل است که بعضا می‌بینیم این بازار‌ها ناگهان دچار تلاطم و نوسانات شدید می‌شوند. زیرا آنقدر سرمایه دارند که می‌توانند به عنوان بازیگران اصلی نقش‌آفرینی کنند و بسیار تاثیرگذار هستند.»

این تحلیلگر مسائل اقتصادی در خصوص راهکار احتمالی برای کاهش این سلطه عنوان کرد: «تنها راهکار این است که دولت باید بتواند پروژه‌های صنعتی را با موفقیت اجرا کند تا بتواند بخش صنعت را نجات دهد. زیرا واقعا الان شرایط حوزه صنعت کشور وضعیت خوبی ندارد و اگر هرچه زودتر اقدامی صورت نگیرد تبعات آن بسیار مهلک خواهد بود. در این شرایط دولت می‌تواند شرایطی را فراهم کند که تمایل برای سرمایه‌گذاری در این حوزه میان بانک‌ها افزایش پیدا کند و آن‌ها سرمایه‌هایشان را وارد این عرصه کنند. یعنی دولت باید مستقیما در بخش صنعت دخالت و آن را تقویت کند تا بتواند انحصار را از بانک‌ها بگیرد.»

اشراف زاده در پایان گفت: «البته ممکن است برخی معتقد باشند که باید دولت بانک‌ها را ملزم به سرمایه‌گذاری در صنعت کند، اما این امکان‌پذیر نیست. زیرا آنقدر در حوزه دلالی شرایط مناسب است که بانک‌ها به شدت سود می‌برند و حاضر نیستند به این راحتی پا پس بکشند. ضمن اینکه اصلا نباید قدرت بانک‌ها را دست کم گرفت، زیرا در شرایط فعلی از مردم عادی گرفته تا بنگاه‌های اقتصادی دست به دامن بانک‌ها هستند تا بتوانند وام دریافت کنند. به همین دلیل است که ما الان در حوزه وام هم به شدت شاهد دلالی هستیم. یعنی مثلا وام می‌دهند و یک کمیسیون قابل توجه برداشت می‌کنند و یک سود زیاد بر روی آن می‌کشند و اگر هم پرداخت نشود سریعا وثیقه را به اجرا می‌گذارند؛ بنابراین اصلا نباید قدرت نفوذ بانک‌ها را دست کم گرفت و من همچنان تاکید دارم که تنها راه، تقویت بخش صنعت است.»