این تصمیم سیاستگذار پولی در بدترین زمان ممکن با توجه به بحران کمبود عرضه واحدهای مسکونی ناشی از انجماد و احتکار ملکی به اجرا درآمده است. کارشناسان در اینباره معتقدند سقف وام خرید مسکن که پیش از این به بیاثرترین حالت خود به لحاظ پوششدهی بخشی از هزینه خرید واحدهای مسکونی درآمده بود اگر چه به عنوان یکی از اقدامات مهم باید مورد توجه قرار میگرفت و انجام میشد اما قبل از این اقدام لازم بود یک گام مهمتر در بازار مسکن برداشته شود.
این گام مهمتر که لازم بود در اولویت برنامههای سیاستگذار بخش مسکن قبل از هر اقدام دیگری قرار میگرفت تعیین تکلیف عرضههای منجمد بازار مسکن و رفع احتکار از بخش قابل توجهی از واحدهای مسکونی است که طی سه سال گذشته و همزمان با افزایش تحرکات سرمایهگذاران و سفتهبازان ملکی بر تعداد آنها افزوده شده است.
به گزارش کارشناسان املاک چهارخانه آورده شده از دنیای اقتصاد، با مصوبه جدید شورای پول و اعتبار سقف وام خرید و ساخت مسکن از محل اوراق به دو برابر ارقام قبلی افزایش یافت.
رقم قسط ماهانه این تسهیلات براساس برآوردهای «دنیای اقتصاد» برای متقاضیان انفرادی در خارج از بافت فرسوده 2 میلیون و664 هزار تومان و در بافت فرسوده 2 میلیون و350 هزار تومان است. همچنین مبلغ اقساط ماهانه تسهیلات زوجین از این محل در خارج از بافت فرسوده 5 میلیون و330 هزار تومان و در بافت فرسوده 4 میلیون و700 هزار تومان برآورد میشود.
زوجین وامگیرنده در این شهرها نیز باید برای پازپرداخت وام مسکن در خارج از بافت فرسوده ماهانه مبلغ 3 میلیون و996 هزار تومان و در بافت فرسوده 3 میلیون و520 هزار تومان قسط پرداخت کنند. اقساط مربوط به بازپرداخت این وامها در هر سه گروه شهرهایی که سقف وام مسکن در آنها بهطور متفاوت تعیین شده است بر مبنای بازپرداخت 12 ساله در خارج از بافتهای فرسوده و بازپرداخت 15 ساله در بافتهای فرسوده و همچنین نرخ سود 5/ 17 درصدی در خارج از بافتهای فرسوده و نرخ سود 16 درصدی در بافتهای فرسوده محاسبه شده است. وام جدید خرید مسکن اگر چه مشمول افزایش سقف شده است اما تغییری در مدت بازپرداخت این وام و همچنین نرخ سود تعیینشده برای آن صورت نگرفته است و بنابراین دورههای بازپرداخت و نرخهای سود قبلی همچنان پابرجا خواهد بود.
سقف وام مسکن در حالی بعد از20ماه افزایش یافته است که متقاضیان تسهیلات آنی از این محل باید در زمان اقدام برای دریافت وام، اوراق گواهی حق تقدم تسهیلات که به منزله امتیاز وام مسکن است، خریداری کنند. به ازای هر یک میلیون تومان مبلغ وام مسکن، متقاضی باید دو فقره اوراق 500 هزار تومانی وام مسکن تهیه کند. طی هفتههای گذشته تاکنون متوسط قیمت هر فقره اوراق 500 هزار تومانی وام مسکن حول و حوش 60 هزار تومان بوده است. با این احتساب متقاضیان دریافت وام زوجین در شهر تهران، یعنی وام 480 میلیون تومانی (وام 400 میلیون تومانی زوجین بهعلاوه وام 80 میلیون تومانی جعاله) برای دسترسی به این وام باید اقدام به خرید 960 فقره اوراق کنند که با احتساب متوسط قیمت 60 هزار تومانی برای هر فقره اوراق باید معادل 57 میلیون و600 هزار تومان به عنوان هزینه اوراق پرداخت کنند. در سایر شهرها و برای سایر متقاضیان نیز این هزینه متناسب با سقف تسهیلات درخواستی متفاوت و قابل محاسبه است.
در واقع اگر چه افزایش سقف وام مسکن از مدتها قبل ضروری بود اما وضع موجود بازار مسکن ایجاب میکرد تا قبل از هر اقدامی از جمله اصلاح و افزایش سقف وام خرید مسکن از طریق بازگشایی قفل آپارتمانهای احتکار شده، ابتدا عرضه را افزایش داده و سپس تقاضا را برای ورود به بازار توانمند کرد. «دنیای اقتصاد» در گزارشهای قبلی خود ضمن حمایت از سیاست توانمندسازی خانوارها از طریق افزایش سقف وام و تقویت قدرت خرید خانوارهای متقاضی مسکن بهویژه خانهاولیها در عین حال تاکید کرده و هشدار داده بود اجرای هر سیاستی قبل از تعیین تکلیف اساسی خانههای احتکار شده و عرضه آنها به بازار مسکن سیاستی بیاثر یا دست کم فاقد اثرگذاری لازم است و باعث میشود در نهایت سیاستگذار به هدف خود که خانهدار کردن متقاضیان مصرفی و خانهاولی در بازار ملک است نرسد. اما با وجود این هشدارها، افزایش سقف وام خرید مسکن در بدترین زمان برای «تحریک تقاضای ملکی» انتخاب شد. تبعات غفلت مکرر از «انجماد عرضه مسکن» میتواند ایجاد التهاب احتمالی در بازار مسکن به دنبال افزایش سقف وام را به دنبال داشته باشد.
در صورتی که اگر ابتدا تکلیف واحدهای منجمد شده در بازار مشخص و این واحدها به بازار عرضه میشد و سپس سقف تسهیلات افزایش مییافت، این اقدام نه تنها تبعات منفی به دنبال نداشت بلکه آثار مثبتی در مسیر خانهدار کردن خانهاولیها نیز ایجاد میکرد. احتکار و انجماد بخشی از واحدهای مسکونی در اختیار سرمایهگذاران و سفتهبازها که هماکنون به صورت خالی نگهداری میشود در کنار کمبود عرضه مسکن به دنبال رکود شدید ساختمانی در سالهای اخیر، منجر به عدم تعادل عرضه و تقاضای مسکن، ایجاد مشکل برای خریداران مصرفی از محل تحریک تقاضا و افزایش احتمالی قیمت مسکن میشود.
پیش از این «دنیای اقتصاد» با تاکید بر این موضوع دو مشکل اساسی بازار مسکن در مقطع زمانی فعلی را تشریح کرده بود. اولین مشکل به تضعیف قدرت خرید در بازار مسکن به دلیل جهش مکرر قیمت ملک و دومین علت به انجماد عرضه ناشی از افزایش فعالیت سفتهبازی و سوداگری در بازار مسکن برمیگردد که اتفاقا عامل دوم در شرایط فعلی مهمتر از عامل اول است. دیدگاههای کارشناسی در این زمینه حاکی است لازم بود سیاستگذار مسکن ابتدا به انجماد و احتکار مسکن و عرضه واحدهای منجمدشده از طریق اهرم مالیاتی پایان میداد سپس اقدام به تحریک تقاضا از محل افزایش سقف وام میکرد. این وام نیز میتوانست به صورت دومنظوره طراحی شده و ابتدا به سازندهها برای ساخت مسکن با قابلیت انتقال به خریدار ارائه میشد.
این اقدام باعث غیر جذاب شدن بازار مسکن برای سفتهبازها و عرضه واحدهای مسکونی به بازار فروش یا اجاره و در نتیجه ایجاد تعادل بین عرضه و تقاضا در بازار مسکن میشود. کارشناسان همچنین اعلام کردند با توجه به مبلغ اقساط ماهانه تعیین شده برای وام جدید و سطح درآمد خانوارها، بعید است این وام، وامی در استطاعت برای بخش زیادی از خانوارهای فاقد مسکن و متقاضی وام باشد.