آیا با بگیر و ببند می توان روند افزایش قیمت ارز را متوقف کرد؟
آیا با اعدام سلاطین سکه، ارز مسکن و خودرو افزایش قیمت در این بازارها متوقف شده است؟
آیا با تحت فشار قراردادن فعالین بازارها در فضای مجازی با دستورات قضایی جهت حذف قیمت، افزایش قیمت متوقف شده است؟
آیا کلاً با حذف صورت مسئله مشکلات عدیده اقتصادی از تحریم گرفته تا ناکارآمدی مدیران ارشد و میانی، میتوان روند افزایش قیمتها را متوقف کرد؟
1- کاهش زمینهای قابل ساخت در محدوده مناطق شهری بویژه شهر تهران.
2- اجرای بهتر و دقیقتر از گذشته طرح تفصیلی در شهر تهران که مقداری از شهر فروشی کاسته و بدین سبب نوسازی و افزایش تراکم در برخی ملکهای قدیمی توجیه اقتصادی خود را از دست دادهاند.
3- افزایش سطح آگاهی مالکین و درخواستهای مالی بیش از گذشته از قبیل بلاعوض، مطالبه بکارگیری مصالح با کیفیت تر و شرط و شروط برای سازندگان در قراردادهای مشارکت در ساخت.
4- موارد ذکر شده در بند پیش سبب کاهش حاشیه سود سازندگان به عنوان طرف دوم قراردادهای مشارکت در ساخت نسبت به سالهای گذشته شده درنتیجه تمایل و انگیزه برای انجام این نوع قراردادها کاهش یافته است.
بطور مثال هزینه رفت و آمد روزانه یک نفر از حاشیه تهران شامل کرایه تاکسی، مترو و اتوبوس با توجه به اینکه خطوط حمل و نقل عمومی در تمامی حاشیه شهرها در دسترس نیست بالغ بر 30 هزار تومان میگردد که در ماه حدود یک میلیون تومان هزینه فقط رفت و آمد شده و همچنین باید در نظر گرفت خیلی از سازندههای حرفهای و متعهد همواره در تلاش هستند که اکیپهایی که سالها و در پروژههای مختلف با آنها کار کرده و به آنها اعتماد داشته و کیفیت کارشان مورد تأییدشان بوده را حفظ کنند.
* گل بود به سبزه هم نیز آراسته شد.
معضلات پیش آمده در عدم اعلام قیمت و شفاف سازی معاملات در شهر تهران بویژه از مردادماه که سایت مسکن شهر سازی از انتشار آمار تعداد و قیمت معاملات املاک در سطح کشور خود داری کرده است بر عدم شفافیت دامن زده و امکان بررسی و مقایسه قیمتها نزد خریدارن را از آنان سلب کرده است.
برخلاف افکار و تصورات رایج که تمامی بار گرانی مسکن توسط دولتمردان برگردن آژانسهای املاک انداخته میشود، این صنف با روشن بودن وضعیت اعلام قیمت در فضای مجازی میتوانستند املاکی که قیمتهای پایینتری داشته یا با چانه زنی مقدماتی با صاحبان آنها قیمت آنان را به اصطلاح شکسته بودند بهتر در تیر رس خریداران قرار داده و آنان را به سوی خود جلب کنند چون اولین فاکتور در خرید ملک ابتدا بررسی قیمت و محاسبه توان متقاضی در انجام به تعهدات خود هست.
راه حل)
- دست اندرکاران حکومتی و دولتی به جای بگیر و ببند و فشار به عدم اعلام قیمت بهتر است با همکاری یکدیگر هرچه سریعتر وضعیت آیین نامه اجرایی پیش فروش واحدهای مسکونی را اجرایی کرده تا مشکل نقدینگی و کاهش ریسک فروشنده و خریدار در این زمینه کاهش یابد.
- فضای مجازی فرصت سوء استفاده را به شدت برا کلاهبرداران باز کرده است و متأسفانه صاحبان اپلیکیشنها و سایتهایی که صاحبان جواز املاک هم نیستند با شعار حذف واسطه امکان سوء استفاده را برای کلاهبرداران فراهم آوردهاند و خیلی از آگهیها بدون حتی کنترل وجود ملک درج میشود و تلفنی این افراد درخواست بیعانه کرده و بعد دستگاه همراه آنان خاموش میشود که البته این قلم یکی از ابتدایی ترین نوع کلاهبرداریها است و در موارد بزرگتر ملکهایی تبلیغ و آگهی می شوند که مدارک و اسناد آن دارای اشکال بوده و طرفین بدون بررسی مسائل حقوقی دست به معامله زده و حقوق آنها ضایع میشود یا حتی فروشندگانی که خود مستقلاً اقدام به آگهی ملک خود کرده اند اسیر کلاهبردارن شدهاند. در نتیجه لازم است برخلاف اصناف و فعالیتهای دیگر مردم سرمایهها و اندوختههای یک عمر زندگی و فعالیت خود را به کمک افرادی شناسنامه دار و فعالین مورد تأیید انجام دهند که در صورت تقلب، تدلیس و کلاهبرداری قابل پیگرد باشند نه اینکه به طمع عدم پرداخت کمیسیون(*) مشاورین املاک که مبلغ آن نسبت به رقم معاملات اصلا قابل توجه نیست سرمایه و املاک خود را به خطر بیاندازند. بنابراین دولتیان و ضابطان قضایی به جای سرکوب در خان آخر بهتر است این بخش را ساماندهی کنند که مشاورین هم نسبت به املاک آگهی کرده و پرسنل خود نیز پاسخگو باشند.
یادداشت:
* یک آپارتمان 70 متری در منطقه متوسط شهر تهران با متری حدود 20 میلیون تومان یک میلیارد و چهارصد میلیون میشود که کمیسیون یک مشاور املاک چهارمیلیون و هفتصد هزار تومان میشود که حدود 3 دهم درصد ارزش کل معامله است آیا این رقم ارزش انجام یک معامله امن را ندارد؟