اولین مسالهای که در عدم توفیق اصلاحات در ساختوساز قابل طرح است عدم ارتباط متقابل نهاد تدوینکننده مقررات از نهاد مجری آن است. در حالی که مقررات ساختوساز در دفتر تدوین مقررات ملی ساختمان وزارت راه و شهرسازی وضع میشود، شهرداری زیر نظر وزارت کشور مجری آن و مسوول کنترل و نظارت بر اجرای ساختمان است. به این صورت مجری مقررات در تدوین آن نقشی نداشته، چرخه انجام و اصلاح مقررات بر اساس تجربیات به درستی شکل نمیگیرد. نه نهاد اجراکننده میپذیرد که نظرات یک نهاد دیگر را بعضاً متعارض با تجربه خود از وضعیت موجود اجرا کند و نه نهاد تدوینکننده پس از ابلاغ ضوابط، امکان نظارت بر نحوه اجرا و برخورد در صورت انحراف را دارد.
مساله بعدی که در عدم توفیق اصلاحات وزارت راه و شهرسازی در قالب آییننامه کنترل ساختمان و لایحه قانون نظام مهندسی وجود دارد، نحوه شناسایی مشکلات و ارائه راه حل مناسب است. گرچه وزیر راه و شهرسازی و مسوولان معاونت مسکن و ساختمان و دفاتر زیرمجموعه آن سابقه طولانی در حوزه نظام مهندسی داشته و از صاحبنظران این عرصه محسوب میشوند ولی تهیه محتوای اصلاحات بدون مشورت و جلب موافقت ذینفعان مختلف ممکن نمیشود. موضع مسوولان وزارت مذکور در مواجهه با سازمان نظام مهندسی با بیش از ۳۱ شعبه استانی و ۴۰۰ هزار عضو در اصلاح آییننامه و قانون موضع همکاری نبوده است، در حالیکه سازمان مذکور بیشترین تاثیر را از تغییر ضوابط در میان ذینفعان مختلف میپذیرد. محتوایی که میتوانست در یک کمیته مشترک از نمایندگان هر دو نهاد وزارتخانه و سازمان نظام مهندسی تهیه شود، بهصورت یکجانبه تهیه و ارائه شد تا جایی که اختلافات شدید میان این دو نهاد را در پی داشت.