شهرداري تهران كه در سالهاي قبل، از محل رونق ساخت و ساز در شهر و با شهرفروشي مفتضحانه، صاحب درآمدهاي بالايي بود، در ناكارآمدترين شكل ممكن، مدام هزينه هاي خود را افزايش داده و امروز، شهر تهران با ١٨ هزار ميليارد تومان هم قابل اداره به نظر نميرسد! هزينه هاي جاري به قدري بالاست كه مجموعه شهرداري، هدف اصلي و فلسفه وجودي شهرداري را فراموش كرده و فقط فكر يافتن راهي براي توانايي پرداخت هزينه جاري آخر ماه هستند!
من اين شرايط را اتفاقا بسيار ايده آل مي بينم! در چنين شرايطي است كه مديران بيشتر به حرف متخصصين و منتقديني كه سالها انذار چنين شرايطي را ميدادند، گوش ميدهند. اين شرايط ايده آل است، مشروط بر اينكه مديران از اين فرصت استفاده كنند و كارائي سيستم را ارتقاء دهند. امروز بايد بدانند كه روشهاي تسكيني گذشته، مخفي شدن پشت رونق كاذب تورمي، روشهاي صرف اصلاح قيمتي و فشار بر مردم، راه حل مناسب نيست، بلكه بايد روش مديريت خود را تغيير دهند. امروز بايد بدانند كه اگر در گذشته، هزينه تصميمات غلط آنها، در مخفي ترين حالت از جيب مردم بوسيله تورم پرداخت ميشد، ديگر اين هزينه ها مخفي نيست و تاوان تصميم غلط خود را بايد بپردازند. اعتصابات مختلف و اعتراضات اخير شاهدي بر اين مدعاست!
حسن بزرگ شرايط كنوني اين است كه اميدوار به اين باشيم كه با آگاهي از هزينه هاي تصميمات نادرست، در اتخاذ تصميمات ضمن بهره گرفتن از تمام ديدگاههاي متفاوت، ارزيابي دقيق تري از تأثيرات سياستهاي خود داشته باشند.
مسلما بهره گيري از اين شرايط ايده آل، كار مديران لايق و دورانديشي است كه شرايط را درك كنند و ديد بلندمدتي داشته باشند و مانند غريق دست به دامن حباب هاي روي آب براي نجات نباشند.