در طول ۱۲ سال گذشته روز به روز تفاضل درآمدهای ناپایدار و پایدار بیشتر شده و کفه ترازو به سمت درآمدهای ناپایدار سنگینی کرده است. طبق آمارهای بودجهای موجود در سال ۱۳۸۴ فاصله بین درآمدهای پایدار و ناپایدار ۶۵۱۲ میلیارد ریال بوده است و این تفاضل در سال ۱۳۹۰ با افزایشی ۲۵۱درصدی به ۱۶۳۶۵میلیارد ریال رسیده است و این عدد در جهشی دیگر در سال ۱۳۹۴ به ۴۲۲۴۹میلیارد ریال رسیده است که افزایش ۲۵۸درصدی را نشان میدهد و این در حالی است که در سال جاری وضعیت به مراتب بدتر شده و با ۱۰۲۴۴۶میلیارد ریال تفاضل بین درآمدهای پایدار و ناپایدار جهشی ۲۴۲درصدی نسبت به سال ۱۳۹۴ را تجربه کرده است. به عبارتی اگر بخواهیم خلاصه بگوییم از سال ۱۳۸۴ تا ۱۳۹۶ کفه ترازوی تفاضل بین درآمدهای ناپایدار و پایدار به میزان ۱۵۷۳درصد به سمت درآمدهای ناپایدار سنگینتر شده است و این اوج بیبرنامگی اقتصادی و مالی یک سازمان را نشان میدهد. عوارض شهرسازی بهعنوان درآمدی ناپایدار با سهمی ۴۲درصدی بیشترین سهم را از بودجه سال جاری به خود اختصاص داده و فروش ملک و پروژههای مشارکتی با ۱۵درصد در رتبه بعدی قرار گرفته است. رکود مسکن و کاهش تقاضای پروانه ساخت باعث درهم ریختن تعادل درآمد و هزینههای شهرداری شده و قانونفروشی که ترجمان تثبیت و تبدیل احکام کمیسیونهای ماده ۱۰۰ به ابزار کسب درآمد شده نیز به فهرست منابع اضافه شده است.
سیاسی شدن فضای کار در شهرداری و هدفگیری پاستور و شاید خوشبینی به بازگشت رونق مسکن باعث شد که از این مرحله یعنی فروش تراکم و نادیده گرفتن طرح تفصیلی و قانونفروشی و تثبیت تخلفات ساختمانی نیز فراتر روند و دریافت وام و استقراض که در آغاز تحت عنوان پروژههای عمرانی و مترو صورت میگرفت، طی سال گذشته و جاری برای پرداخت هزینههای جاری و حقوقکارکنان از بانکها انجام شده است.کوتاه سخن آنکه:
بودجه از وضعیت تعادل بین منابع و مصارف فاصله زیادی پیداکرده است. میزان منابع موجود متناسب با نوع خدمات، وظایف و انتظارات جامعه نیست و با روال و شیوه درآمدی و اقتصادی شهرهای بزرگ و جهانی نسبتی ندارد. مصارف جاری وعمرانی شهرداری بسیار فراتر از منابع ودرآمدهاست و ادامه روند موجود را ناممکن مینماید شاید از طریق برونسپاری، واسپاری فعالیتهای غیر مرتبط با وظایف قانونی، ایجاد ارتباط درآمد هزینه (درآمد اختصاصی) پروژهها، انتخاب قانونمند پیمانکاران صرفهجویی و کاهش ضایعات و حذف هزینههای غیرضروری و کاهش قیمت تمام شده پروژهها بتوان فاصله زیاد منابع و هزینهها را منطقی کرد. آسیب دوم عدم تناسب بین منابع پایدار و غیر پایدار است. منابع پایداردارای ویژگی استمرار در وصول، تجدیدپذیر، همراه با حفظ سلامت و محیط زیست شهری و رعایت حقوق آیندگان است. گرچه مفاهیم بودجه و اعتبار درمتون کنونی شهرداری با آنچه درکتب و رسانهها ملاحظه میشود متفاوت است، با مسامحه شاید بتوان گفت که تنها ۲۰ درصد از منابع درآمدی پایدار و بقیه ناپایدار است به نحوی که کاهش وابستگی بودجه سالانه به فروش خام داراییها آرزویی دستنیافتنی تلقی میشود. سومین نارسایی مزمن در تامین منابع نبود تنوع است. درشهرهای توسعه یافته جهان اقلام منابع ودرآمد بسیار متنوع است؛ درحوزه حمل ونقل و کسب وکار و پسماند و ساخت وساز، شبکههای ارتباطات، فروشگاههای بزرگ، انبارها و هرآنچه در شهر موجب درآمد و ارزش افزوده میشود، انواع درآمدها شناسایی و دریافت میشود. عوارض بزرگراهها و تونلها، عوارض استفاده از فضای سبز، پارک حاشیهای، مجموعههای ورزشی، میادین میوه وترهبار که تاکنون درتهران مرکز هزینه بودهاند، قابلیت تبدیل وتغییر وضعیت دارند. ایجاد خزانه واحد و متمرکز که کلیه درآمدهای مناطق و موسسات را زیرنظر شورای شهر و درحسابهایی که با مجوز قانونی ازشورای شهر (موضوع بند ماده هفتاد و یک تشکیلات شوراها) افتتاح شده باشد از آسیبهای اخیر است. با اوصاف فوقالذکر ناگفته پیداست که از روشهای نوین سرمایهگذاری خارجی و داخلی، بازار بورس برای کشف قیمت فرصتهای اقتصادی(پسماند،تبلیغات وغیره) و نقش صندوقهای سرمایهگذاری و استفاده از فرصتهای انباشت سپردهها خبری نیست.
و راه سوم که توسعه تهران توام با برنامه وراهبرد مناسب است،ازطریق ایجاد تعادل در منابع ومصارف،افزایش سهم منابع پایدار، تنوع بخشی به اقلام درآمدی، ایجاد ارتباط منطقی و ملموس بین خدمات به شهروندان و دریافت هزینهها، قانونمندکردن روشهای جمعآوری وجوه، تمرکز خزانه، برنامهریزی یکپارچه و تعیین هدفمند اولویتها و تخصیص بهینه منابع، صرفهجویی در هزینهها، شفافیت و رقابتی شدن حوزه پیمانکاری ازجمله آنها است و شورای پنجم با همراهی تیمکاری آقای دکتر نجفی که برخوردار از دانش و تجربه مفید در حوزه برنامهریزی و مدیریت و علاقهمند به انضباط مالی و شفافیت هستند عزم خود را برای پیمودن این مسیر جزم کرده است. طلب توفیق الهی و همکاری اهل نظر و همراهی شهروندان وصاحبان اصلی شهربزرگ تهران نوید بخش تحقق این مهم خواهد بود.