۳: اموال غیرمنقول به چهاردستهی غیرمنقول ذاتی، غیرمنقول دراثرعمل انسان (اکتسابی)، غیرمنقول حکمی و غیرمنقول تبعی تقسیم میشوند.
الف.غیرمنقول ذاتی: آن نوع مالی است که اولاً و بالذات و بدون دخالتی وصف غیرمنقول را کسب کرده و جابجایی آن ازجایی به جای دیگر حتی با خرابی محل استقرار نیز ممکن نمی باشد (زمین و معدن).
ب.غیرمنقول اکتسابی (دراثرعمل انسان): آن مال منقولی است که دراثر عملیات یک شخصی، دیگرجا به جایی آن بدون خسارت به محل استقرار فعلی ممکن نمی باشد و بدین جهت آنرا غیرمنقول دراثر عمل انسان مینامیم ( آجر یا لولهی به کار رفته درساختمان).
ج.غیرمنقول حکمی (در حکم غیرمنقول) : مال منقولی است که قانونگذار میگوید من میدانم این مال، منقول است ولی به جهاتی به شما حکم میکنم که آن را غیرمنقول در نظر بگیرید (تراکتور و ادوات کشاورزی و حیوانات که برای کشاورزی به کار میروند از حیث صلاحیت محاکم و توقیف اموال با دو شرط غیرمنقول حکمیاند: الف.مالک حیوانات یا اشیاء و زمین یک شخص باشد. ب.مالک آن اموال را برای زراعت و آبیاری اختصاص دهد.
د.غیرمنقول تبعی: کلیه حقوق عینی بر روی اموال غیرمنقول، غیرمنقول تبعی محسوب میشوند (حق انتفاع ازیک مال غیرمنقول).
۴: باید توجه داشت که تعهد به انتقال مال غیرمنقول و تعهد به تسلیم مال غیرمنقول فقط درحقوق مدنی، غیرمنقول محسوب میشوند و در آیین دادرسی مدنی این دو تعهد را مطابق اصل و منقول بودن کلیهی حقوق و دیون، منقول محسوب مینماییم.
۵: اسناد بهادار در وجه حامل، سهام بی نام شرکتها، برات دروجه حامل و قبول شده، سهم الشرکهی شرکا در شرکتهایی که شخصیت حقوقی دارند و حقوق معنوی نیزمنقول محسوب میشوند.
۶: اگر متصرف فعلی اقرار کند که ملک سابقاً مال مدعی بوده است و یا به هردلیل دیگری ثابت شود که ملک سابقاً مال مدعی بوده است، دراین حالت تصرف فعلی که یک اماره است، دیگر توان مقابله با دلیل را نداشته و معتبر نمی باشد مگر اینکه ثابت نماید ملک به ناقل صحیح به وی منتقل شده است.
۷: حبس مطلق: اگرانتفاع ازمالی بدون تعیین مدت در عقد به شخصی داده شود، به آن حبس مطلق گویند که تا فوت مالک یا رجوع وی ادامه خواهد داشت.
۸: حق انتفاع رامی توان برای معدوم به تبع موجود برقرارنمود مثل ایجاد حق انتفاع برای نوه (هنوز بوجود نیامده) درصورت وجود فرزند. ضمناً لازم به ذکراست این حکم درعقد وقف نیزجاری میباشد و فقط این دو عقد میباشندکه امکان برقراری آن برای معدوم به تبع موجود وجود دارد.
۹: حق انتفاع نیزمانند وقف، اجاره و عاریه فقط دراموالی ممکن است برقرارشود که استفاده از آن با بقای عین ممکن باشد. به عبارت ساده تر اموال دراین عقود نباید مصرفی باشند مثل میوه و خوراک برای خوردن یا بنزین برای سوزاندن.
۱۰: هرعقدی برای انعقاد و به وجودآمدن اثرش ارکانی دارد مثلاً درعقود رضایی مثل اجاره اثر عقد که تملیک منفعت میباشد، صرفاً با وجود ۲ رکن (ایجاب + قبول) به وجود میآید اما در عقود فوق الذکرکه به عقود عینی معروفند، علاوه بر ایجاب و قبول باید قبض را هم داشته باشیم تا بتوانیم بگوییم ارکان این عقود کامل است.ی عنی به صرف ایجاب و قبول هیچ تعهدی درمورد آن عقد برای طرفین بوجود نمیآید. به همین دلیل میگوییم در عقد عینی، قبض شرط صحت، تشکیل، انعقاد و تحقّق میباشد که تمامی این موارد به یک معنی میباشند.
۱۱: موارد زوال حق انتفاع در مادهی ۵۲ قانون مدنی به صورت کامل ذکر نشده است که به شکل ذیل بیان میگردد:
الف. انقضای مدت
ب. تلف شدن موضوع حق انتفاع.توضیح اینکه اصولاً درکلیهی عقود مستمر با ازبین رفتن موضوع عقد، عقد نیز قهراً به صورت خود به خودی از بین میرود به غیراز عقد رهن.
ج. فوت یا رجوع مالک درحبس مطلق
د. فوت منتفع درمواردی که قید مباشرت جهت انتفاع منتفع وجود دارد.
ه. انتقال عین موضوع عقد به خود منتفع
و. رجوع منتفع ازحق انتفاع درعقد حق انتفاع مجانی