در حال حاضر سهم درآمدهای ناپایدار شهرداری به رقم ۷۸ درصد در مقابل ۲۲ درصد درآمد پایدار رسیده است. عمده درآمد شهرداری از محل ساخت وساز است که کارشناسان معتقدند این رویه منجر به پیشخور کردن منابع آینده به نفع بساز و بفروشهای امروزی میشود. البته بخش مسکن فعلا در رکود است با این حال هنوز بخش عمدهای از درآمد شهرداری از محل فروش پروانههای ساختمانی تامین میشود. هماکنون برای هر شهروند تهرانی حدود ۲ میلیون تومان هزینه خدمات شهرداری انجام میشود اما درمقابل، رقمی که سهم هر شهروند از درآمدهای پایدار ۴۲۵ هزار تومان است که رقم ناچیزی محسوب میشود. این نشان میدهد در گذشته هیچ فکری برای تغییر رویکرد درآمدهای شهرداری نشده است.
از سوی دیگر هزینههای شهر تهران به دلیل پرسنل مازاد شهرداری حدود سه برابر کلانشهرها در کشورهای توسعهیافته است. امسال بودجه شهرداری ۱۷ هزار و ۹۰۰ میلیارد تومان است که ۳۹ درصد آن هزینه ای است. هماکنون حدود ۶۸ هزار نفر به صورت قراردادی، پیمانی، رسمی و بیش از ۵۰ هزار نفر کارمند و کارگر شرکتهای پیمانکاری در شهرداری تهران مشغول فعالیت هستند. این رقم در شهرهایی مثل سئول، شیکاگو و لندن به ترتیب ۴۰ هزار، ۳۸ هزار و ۱۵ هزار نفر است.
یکی از انتقاداتی که بعضا شهرداری مطرح می کرد عدم پرداخت دیون دولت به این نهاد بوده است. حناچی در این خصوص میگوید: دولت همین حالا هم به شهرداری تهران کمک میکند و در همین دولت اول دکتر روحانی حدود ١١,٨ هزار میلیارد کمک گرفته است، اما چون از سرچشمه و خزانه اخذ شده و به شکل موافقتنامه نگرفته است، هیچوقت شهرداری تهران این رقم را در حسابهایش بهعنوان کمکهای دولت نمیآورد. چنین رقمی را دولت در این مدت به وزارتخانه راه و شهرسازی نداده و آقای آخوندی بارها به این موضوع اشاره کرده است. تهران باید برنامه جامعی برای متناسبکردن هزینههای جاری با منابع پایدار داشته باشد. اگر شهر به این تراز برسد میتوان اقدامات بعدی را انجام داد. هر کاری که در شهر انجام میشود لازم نیست حتما ایجاد عارضههای عظیم یا گرفتن پولی زیاد از مردم به شکل مستقیم یا غیرمستقیم باشد. همین که کاری کنیم شهرداری برای اداره امور روزمره خود با مشکل مواجه نباشد کفایت میکند و آنوقت میتوان پروژههایی را تعریف کرد که نفع مردم و سرمایهگذار با هم در آن دیده شود.
یک کارشناس مسکن نیز در اینباره بیان میکند: تصور مدیریت شهری طی یک دهه اخیر این بود که با رفتن در ارتفاع، از گسترش افقی شهر جلوگیری کند اما دیدیم با مرتفع شدن ساختمانها، صاحبان باغات و خانههای قدیمی که قابل سکونت بودند به فکر گرفتن مجوز تراکم افتادند. در این میان بسیاری از باغات و خانههای تاریخی که هویت شهر محسوب میشدند از بین رفتند. شهرداری هم که از ابتدا زمینهای کمی را در اختیار داشت فکر کرد حالا که هوا را در اختیار دارد تا جایی که ممکن است هوافروشی کند اما فکر نکردند این اقدام چه اثرات منفی بر ترافیک، آلودگی هوا و جلوگیری از حرکت بادهای سطحی خواهد داشت.