یکی، دو سال پیش بود که یک وبلاگنویس فرانسوی در سفرنامه خود از ایران، تهران را شهری عجیب خواند. توصیف او از تهران حاوی نکات جالبی بود. «تهران شهری با دورنمایی از کوههای سفید و خیابانهای مشجر است که گویی هر شهروند آن عینکهای به غایت تیره رنگی به چشم دارند و زیبایی این شهر را نمیبینند.
اکثرا با خودروهای شخصی تردد میکنند و میزبانهای ما هم در این شهر نه برنامهای برای استفاده از حملونقل عمومی دارند و نه در پارکینگهای خانههایشان دوچرخههایی برای تردد در شهر، حتی مسیرهای کوتاه در عصرهای پاییزی را قدم نمیزنند و با خودروهای شخصی یا تاکسیهای غیر رسمی تردد میکنند.»
تصور تهران در سال ۱۴۰۰ در نگاه اول و بدون ارتقای شاخصهای زیستپذیری این شهر میتواند در نوع خود نگرانکننده باشد. طبق آمارهای رسمی شهر تهران در سالهای اخیر بیش از ۹ میلیون جمعیت ساکن و حدود ۱۲میلیون جمعیت صبحگاه دارد و پیشبینیهای خوشبینانه از افزایش جمعیت تهران تا سال ۱۴۰۰ نشان میدهد تهران در این سال ممکن است جمعیت ساکن ۱۲میلیون نفری و جمعیت صبحگاهی نزدیک ۱۵ میلیون نفری را تجربه کند. این آمار زمانی بیشتر معنا پیدا میکند که این داده وابسته را نیز مد نظر قرار دهیم که تهران از منظر جمعیتی بیست و پنجمین شهر دنیاست اما از نظر مساحت در رتبه ۱۲۰ قرار دارد. به این معنا که هیچ سنخیتی میان جمعیت شهر و مساحت تهران وجود ندارد. روند افزایش جمعیت تهران و سیاستهای معیوب توسعهمحوری در تهران در دهههای گذشته باعث شده این شهر در آستانه چالشهای بزرگی از حیث اجتماعی و اقتصادی قرار گیرد. در این وضعیت عمده برنامهریزان اجتماعی و فرهنگی راه خروج از این وضعیت را جلب مشارکتهای مردمی و اجتماعی در سیاستها و برنامههای شهری میدانند.
سیاستی که چندسالی است در مدیریت شهری تهران مورد توجه قرار گرفته و تقویت رویکردهای اجتماعی و فرهنگی در شهرداری تهران میتواند چشمانداز بهتری را برای تهران ۱۴۰۰ ترسیم کند. در حوزه محیطزیست یکی از مهمترین چالشهای امروز تهران مدیریت پسماند است. آمارهای رسمی حکایت از آن دارد که در تهران روزانه ۹ هزار تن پسماند اعم از خانگی و صنعتی تولید میشود که بیش از ۶۵ درصد آن پسماند تر است و باقی مربوط به پسماند خشک میشود. یکی از مهمترین تصوراتی که میتوان از تهران ایدهآل در سال ۱۴۰۰ داشت، تفکیک پسماند از محل و فعالشدن شرکتهای خصوصی و دانشبنیان در حوزه تفکیک زباله و بازیافت است. در واقع تهران بدون سیاستهای درست و اثرگذار در حوزه مدیریت پسماند در سال ۱۴۰۰ و با توجه به افزایش سالانه جمعیت میتواند چالشهای بسیار زیادی داشته باشد. در حوزه حمل و نقل پاک، طبق آمارهای رسمی، نسبت تعداد ایستگاههای حملونقل عمومی به مساحت بهعنوان یکی از شاخصهای نفوذ حملونقل عمومی مطرح است. نسبت تعداد ایستگاههای مترو، بهعنوان بخش انبوه و سریع سیستم حملونقل عمومی، به مساحت، در شهر تهران حدود ۶/ ۰ است. این در حالی است که در توکیو که توسعه شهری آن تا حد زیادی حملونقل عمومی -محور است، این عدد ۸/ ۳ و برای پاریس حدود ۵/ ۳ است. در صورت ساخت و بهرهبرداری کامل از خطوط ۶ تا ۱۰ مترو، این شاخص در تهران به ۳/ ۱ میرسد که از نصف مقدار نظیر برای شهرهای پاریس و توکیو هم کمتر است و نشاندهنده کمبود خطوط ریلی در تهران است.
در واقع وضعیت ایدهآل در تهران در سال ۱۴۰۰ شهری است با خطوط ریلی و حمل و نقل عمومی و پاک که در نوع خود یکی از مهمترین زیرساختها برای محدود کردن خودروهای شخصی است. در حوزه آسیبهای اجتماعی جلب مشارکت نهادهای مدنی یکی از مهمترین مسائلی است که میتواند زمینهساز حل بلندمدت این مشکلات شود و تصور تهران بدون مشارکت نهادهای مدنی تصور پر چالشی است. در حوزه قلمروی عمومی شهر، شهرداری تهران در یکی، دو سال اخیر سیاست بازپسگیری قلمروی عمومی به نفع شهروندان را در پیش گرفته است. اتفاقی که میتواند میزان تعلق خاطر شهروندان به یک شهر را دو چندان کند، ظرفیتهای گردشگری در یک بستر شهری را ارتقا دهد و شاخصهای زیستپذیری و پویایی شهر تهران را بالا ببرد.
در واقع تصور تهران در سال ۱۴۰۰ بدون مشارکت شهروندان در شهر تهران تصور مطلوبی نیست. هم اکنون تجمیع برنامهها و سیاستهای مدیریت شهری تهران ذیل شعار «تهران شهری برای همه» یکی از دریچههایی است که میتوان از آن به تهران ۱۴۰۰ نگریست. تهرانی که در آن شهروندان نسبت به آنچه در شهر میگذرد حساس باشند، فساد را در ساختمانهای شیشهای و شفاف ریشهکن کنند، با زیرساختهای مناسب از حمل و نقل عمومی، مسیرهای دوچرخهسواری، پیادهروی و محدود کردن هرچه بیشتر خودروهای شخصی آسمان آبیتری برای تهران رقم بزنند و با تعاملات اجتماعی، فرهنگی و محیطزیستی بتوانند شاخصهای زیستپذیری شهر را بالا ببرند و تهران در سال ۱۴۰۰ شهری مطلوبتر برای زندگی باشد.
تهران در سال ۱۴۰۰ با فرصت تاریخی روبهروست و جای آن دارد که در کنار تعریف اقدامات زیرساختی متنوع و گسترش همهجانبه حمل و نقل عمومی، رویدادهای متعددی با مشارکت عموم شهروندان برگزار شود تا معنای شهری برای همه در شروع قرن جدید پیش روی تهران بازنمایی و ترسیم شود. رسیدن به برند شهر تهران که شامل لوگو، رنگ و فونت اختصاصی این ابر شهر باشد و برگزاری فستیوال تهران که یک ماه فرهنگی و پر نشاطی را برای شهروندان این شهر رقم بزند و هر سال تکرار شود و در آن به بهترینهای فیلم، تئاتر، موسیقی، شعر، داستان، تجسمی و... جایزهای با عنوان و نشان تهران اهدا شود از آن دست برنامههایی است که شاید بتواند قاب تهران در ۱۴۰۰ را ذیل شعار تهران، شهری برای همه ترسیم کرده و عینیت بخشد.