حسنتاش؛ عرضه نفت افزایش می‌یابد

حسنتاش؛ عرضه نفت افزایش می‌یابد

پیام انتخاب دونالد ترامپ به عنوان چهل و پنجمین رییس‌جمهور امریکا به همان اندازه دنیا را شوکه کرد که اقتصاد را؛ اما سهم شوکی که به اقتصاد دنیا وارد شد، به تدریج در حال افزایش است. (1395/11/29 )

حسنتاش : عرضه نفت افزایش می‌یابد

پیش‌بینی غلامحسین حسنتاش از تحولات بازار نفت

حسنتاش : عرضه نفت افزایش می‌یابد

پیام انتخاب دونالد ترامپ به عنوان چهل و پنجمین رییس‌جمهور امریکا به همان اندازه دنیا را شوکه کرد که اقتصاد را؛ اما سهم شوکی که به اقتصاد دنیا وارد شد، به تدریج در حال افزایش است.

 هرچند که برای بورس بازار امریکا هیچ اتفاقی خوشایند‌تر از انتخاب ترامپ نیست، اما برای اقتصادهای دیگر دنیا، نوعی گیجی و ابهام همچنان حاکم است. شاید مهم‌ترین انتخابی که ترامپ کرد، انتصاب رکس دابلیو تیلرسون، به عنوان وزیر امور خارجه باشد. مدیرعامل سابق شرکت نفتی اکسون که بیشتر از آنکه دیپلمات باشد، یک تاجر موفق است. ازدیک چنی، وزیر اسبق خارجه امریکا نقل است که درباره تیلرسون گفته: «تقدیر خداوند بوده که نفت و گاز در سرزمین‌هایی یافت می‌شود که نه دموکراسی دارند و نه دوست امریکا هستند. »

به گزارش انجمن خرد به نقل از اقتصادآنلاین و اعتماد ، تردیدی نیست که بخشی از رشد شرکت اکسون موبیل به عنوان بزرگ‌ترین شرکت غیردولتی نفتی جهان مرهون مدیریت تیلرسون است. دیپلماسی عجیب نفتی، در طول مدت ٤١ سال منافع بی‌شماری را برای اکسون ایجاد کرده است. دوست دیرینه با ترامپ حالا او را در صندلی‌ای گذاشته که یک سوی آن دیپلماسی امریکا و دستورات ترامپ است و یک سوی دیگر نفت قرار دارد. تحلیلگران بازار می‌گویند تصمیم‌هایی که برای بازار نفت گرفته می‌شود، حتما برای هر دو –ترامپ و تیلرسون- به جز منافع ایالات متحده منافع اقتصادی شخصی هم دنبال می‌کند. به جز اوپک و تولید‌کننده‌های نفتی غیر اوپک، دنیا منتظر سیاست‌های دولت جدید ایالات متحده امریکا برای بازار نفت است. گفت‌وگو با غلامحسین حسنتاش، کارشناس ارشد انرژی با همین محور انجام شد. این گفت‌وگو به صورت مکتوب انجام شده است:

 

با روی کار آمدن دولت جدید امریکا و سیاست‌های ماجراجویانه‌ای که دونالدترامپ در ابتدای کار در پیش گرفته، به نظر می‌رسد این سیاست‌ها به تدریج بازارهای جهانی را نیز تحت تاثیر قرار دهد. همان طور که با انتخاب ترامپ شاخص‌های بورس یک‌روزه افت شدید داشتند. یکی از این بازارها، که کارشناسان نسبت به تاثیرگذاری سیاست‌های ترامپ هشدار می‌دهند، بازار نفت است. ترامپ از گذشته، به حوزه نفت علاقه نشان داده و در مبارزات انتخاباتی از توجه خود نسبت به سوخت‌های فسیلی خبر داده است. به نظر شما دولت جدید امریکا چقدر می‌تواند در تحولات بازار جهانی نفت موثر باشد؟

سیاست‌های انرژی دونالد ترامپ تا حدود زیادی مشخص است و تعارضی هم با سیاست‌های انرژی حزب جمهوریخواه که الان در کنگره و سنا حاکم شده‌اند ندارد و بنابراین احتمال اجرای آن زیاد است. خلاصه این سیاست‌ها این است که: الف-آقای ترامپ می‌خواهد سرمایه‌گذاری روی تولید نفت و گاز شِیلی زیاد شود و اعلام کرده است که ٥٠ تریلیون دلار پتانسیل سرمایه‌گذاری در این زمینه وجود دارد که می‌خواهد انجام آن را تشویق کند و فکر می‌کند از این طریق می‌تواند میلیون‌ها شغل جدید هم ایجاد کند که این هم برایش بسیار مهم است. در همین جهت بلافاصله دستور رفع توقف احداث خط‌لوله موسوم به Keystone XL (یا فاز ٤ شبکه خطوط‌لوله موسوم به Keystone) به طول حدود ١٩٠٠ کیلومتر بین جنوب و شمال امریکا که اوباما در نوامبر ٢٠١٥ احداث آن را متوقف کرده بود و نیز تکمیل خط‌لوله موسوم به

Dakota Access که حدود ٩٠ درصد پیشرفت داشته ولی مراحل نهایی آن با بعضی محدودیت‌های زیست‌محیطی مواجه شده بود را صادر کرد که این دو خط‌لوله به تولیدکنندگان نفت شِیل خیلی کمک می‌کند و هزینه‌های انتقال آنها را کاهش می‌دهد. ب- ترامپ می‌خواهد مجددا سهم زغال‌سنگ را در سبد انرژی ایالات متحده افزایش دهد و خصوصا در تولید برق بیشتر از آن استفاده شود، ایالات‌متحده دارای ذخایر فراوان زغال‌سنگ است ولی به دلیل مسائل زیست‌محیطی در سال‌های گذشته نیروگاه‌ها گازطبیعی را جایگزین زغال‌سنگ کردند، اینک ترامپ و جمهوریخواه‌ها که گرایش به سوخت‌های فسیلی هم دارند و برخلاف دموکرات‌ها به مسائل زیست‌محیطی اهمیت زیادی نمی‌دهند، می‌خواهند دوباره زغال‌سنگ را تشویق کنند، البته ممکن است فشار طرفداران محیط‌زیست و افکارعمومی قدری دولت ترامپ را در این مسیرها محدود کند ولی به هرحال فکر می‌کنم تولید نفت و گاز و زغال‌سنگ در ایالات‌متحده بالا خواهد رفت. ضمنا به نظر می‌رسد که گرایش دولت ترامپ به توسعه نفت و گاز غیرمتعارف شِیلی، به ایالات‌متحده نیز محدود نمی‌شود و قصد دارند زمینه‌ای را فراهم کنند که فناوری آن را نیز به دیگر کشورهایی که دارای منابع غیرمتعارف هستند، صادرکنند و از این طریق هم، رونق نفتی بیشتری برای امریکا ایجاد کنند.

پس جمع‌بندی اینکه در دوره ترامپ تولید و عرضه سوخت‌های فسیلی زیاد خواهد شد. اما از سوی دیگر همان طور که شما اشاره کردید سیاست‌های اقتصادی جنجالی ترامپ به رکود در اقتصاد جهانی دامن خواهد زد و این مساله موجب کاهش تقاضای نفت و گاز خواهد شد ولذا احتمالا مازاد عرضه نفت بیشتر خواهد شد.

آیا افزایش تعداد دکل‌های نفتی امریکا، می‌تواند تهدیدی برای بازار نفت و قیمت‌های کنونی که

رو به افزایش است، باشد؟

افزایش تعداد دکل‌های حفاری فعال در ایالات متحده در راستای همان سیاست‌هایی است که در پاسخ به سوال قبل عرض کردم و به معنای افزایش قریب‌الوقوع تولید نفت و گاز در امریکا می‌باشد. تعداد دکل‌های حفاری فعال یک شاخص برای رونق و رکود فعالیت‌های نفتی در امریکا است.

اما در مورد اینکه آیا این یک تهدید برای بازار نفت هست یا نه به یک نکته ظریف باید دقت کرد. همان طور که اشاره شد از یک سو مجموعه سیاست‌های انرژی و اقتصادی ترامپ موجب افزایش عرضه نفت و گاز و کاهش تقاضای آن خواهد شد و این می‌تواند قیمت‌های جهانی را کاهش دهد اما از سوی دیگر با توجه به پرهزینه بودن استخراج از میادین شِیلی در امریکا، قیمت‌های پایین نفت موجب غیراقتصادی شدن استخراج از این میادین می‌شود و در قیمت‌های پایین مجددا تعداد دکل‌های فعال کم خواهد شد و توسعه میادین شِیلی متوقف می‌شود و رونق نفتی که مورد توجه جمهوریخواهان است حاصل نمی‌شود و این نمی‌تواند مورد نظر دولت ترامپ باشد ولذا باید راهی را پیدا کنند که خصوصا عرضه نفت‌خام را در دیگر نقاط جهان کم کنند تا قیمت‌ها حفظ شود، خصوصا که همان‌طور که عرض شد، تقاضا هم قوی نخواهد بود که قیمت‌ها را تقویت کند.

همان طور که مستحضر هستید، اوپک بعد از ٨ سال برای کاهش میزان تولید خود با همکاری غیراوپکی‌ها در ماه گذشته به توافق رسید و این توافق سبب شد تا بهای نفت ٨ تا ١٠ دلار افزایش یابد. اوپکی‌ها امیدوارند، با کاهش عرضه، قیمت نفت کمی متعادل شود اما اگر امریکا با افزایش تولید این کاهش عرضه را جبران کند، چه اتفاقی می‌افتد؟

این بحث مهمی است. همان طور که عرض کردم قیمت‌های پایین نفت سیاست‌های انرژی آقای ترامپ و جمهوریخواهان حاکم را تمهید و تسهیل نمی‌کند. ترامپ در نخستین سیاست انرژی خود که بلافاصه بعد از مراسم تحلیف اعلام کرد و بر روی سایت اینترنتی کاخ سفید قرار گرفته، علاوه مواردی که قبلا اشاره کردم، صراحتا گفته است که امریکا باید از نظر انرژی خودکفا باشد و تصریح شده است که خصوصا وابستگی به اوپک و کشورهایی که دشمن امریکا هستند باید قطع شود. بنابراین دولت ترامپ باید راهی برای کاهش تولید دیگر مناطق و افزایش یا حداقل، حفظ قیمت پیدا کند تا سیاست‌هایش به پیش برود. در این زمینه یک راه می‌تواند این باشد که به عربستان فشار بیاورد که هم تولید خود را کم کند و هم با همکاری با اوپک مرتبا متناسب با وضعیت بازار و در جهت حفظ قیمت‌های جهانی نفت در سطوح فعلی، کاهش بیشتری بدهند. راه دیگر می‌تواند این باشد که یک بحران ژئوپولتیکی در جایی آفریده شود که منجر به کاهش عرضه جهانی نفت شود و نیز ممکن است دوباره تلاش شود که با تشدید تحریم‌های اولیه و ثانویه، نفت ایران را از بازار جهانی خارج کنند. و از آنجا که مقامات سعودی و مقامات رژیم اشغالگر قدس لابی فعالی با جمهوریخواهان و ترامپ دارند باید نگران این سومی هم بود.

اگر توافق برجام با آمدن ترامپ تحت‌الشعاع قرار بگیرد، آیا احتمال کاهش تولید نفت وجود دارد؟

فکر نمی‌کنم ترامپ برجام را کنار بگذارد چراکه در این صورت اعتبار جهانی امریکا را به‌شدت مخدوش می‌کند و اجماع جهانی در مورد ایران را از دست می‌دهد ولی از آنجا که متاسفانه مذاکرات منتهی به برجام محدود به پرونده هسته‌ای ایران بوده است و برجام همه مسائل را در برنمی‌گیرد، احتمال اینکه تحریم‌هایی خارج از محدوده برجام علیه ایران به‌کارگرفته شود وجود دارد و توصیه نمایندگان جمهوریخواه در کنگره و سنا هم به ترامپ در همین جهت است و اگر چنین شود، امکان اینکه مجددا صادرات نفت ایران دچار مشکل شود و کاهش یابد وجود دارد.

آیا فکر می‌کنید، قراردادهای جدید نفتی تحت‌الشعاع تحولات جدید قرار بگیرد؟

به هر حال بی‌تاثیر نخواهد بود. بانک‌ها و شرکت‌های بزرگ بین‌المللی اینک تجربه تحریم‌های ثانویه و جریمه‌های سنگین ناشی از آن را دارند و خصوصا شرکت‌هایی که دارایی و منافع در امریکا دارند وقتی می‌بینند فضای حاکمیت امریکا نسبت به ایران مثبت نیست در همکاری با ایران دچار تردید می‌شوند.

برخی کارشناسان اقتصادی درباره اجرایی نشدن اقتصاد مقاومتی در حوزه نفت به خصوص درحوزه قراردادهای نفتی، به دولت هشدار می‌دهند، نظر شما در این رابطه چیست؟

من بارها در مصاحبه‌ها و یادداشت‌های خود اظهار تاسف کرده‌ام که چرا بعد از بیش از حدود یکصد و پانزده سال که از تاریخ صنعت نفت ما می‌گذرد ما هنوز این همه وابستگی به خارج داریم در صورتی که خیلی از کشورهایی که بسیار کمتر از ما سابقه نفتی دارند حتی صادرکننده کالاها و خدمات در بخش نفت شده‌اند و توصیه یا اظهار امیدواری کرده‌ام که اگر دور جدیدی از سرمایه‌گذاری در بخش بالادستی نفت آغاز می‌شود این‌بار تلاش جدی شود که این سرمایه‌گذاری‌ها تنها منتهی به توسعه چند میدان نفتی و گازی و عملا وابستگی بیشتر اقتصاد به نفت نشود، بلکه سازوکاری اندیشیده شود که در کنار آن ظرفیت‌های ملی ما در بخش نفت و گاز هم توسعه یابد. البته کارهایی هم در این رابطه شده است ولی در حد و اندازه‌ای که باید باشد نیست و در همین حد هم به نظر می‌رسد بیشتر برای پاسخگویی به انتظارات است تا یک اراده جدی و ملی.

به عنوان کارشناس نفت، نظرشما درباره عملکرد سه‌ساله دولت در حوزه نفت چه بوده و به نظر شما این دولت چقدر در استفاده از فرصت‌های ایجاد شده در پسابرجام موفق عمل کرده است؟

در این رابطه جنبه‌های مثبت و منفی وجود دارد اینکه وزارت نفت توانست بخش استخراج و تولید را آماده کند که به محض رفع محدودیت‌ها تولید را به رکوردهای قبلی برساند و اینکه توانستند بازارهای مقصد نفت‌خام ایران را به سرعت احیا کنند مثبت بوده است. تحرکی که در پیشرفت فازهای میدان گازی پارس‌جنوبی بوده در هر حدی به هرحال کار درست و مثبتی بوده است. اما جنبه‌های منفی نیز وجود داشته است، در رابطه با سرمایه‌گذاری روی میادین نفتی بیش از یک سال وقت صنعت‌ نفت و کشور صرف یک جهت‌گیری غلط و یک مدل قراردادی مبهم شد. در مورد لایه نفتی پارس‌جنوبی هنوز اقدام جدی نشده است. از نظر دیپلماسی نفتی به نظر من صنعت نفت عملا هنوز از لاک انفعال دوران تحریم خارج نشده و یک برخورد فعال را پیش نگرفته، به عنوان مثال با رفع بهانه تحریم، ما باید تکلیف‌مان را زودتر با قرارداد صادرات گاز به پاکستان روشن می‌کردیم یا می‌توانستیم در همکاری‌های منطقه‌ای انرژی مثل خط‌لوله موسوم به «تاپی» برخورد فعال‌تری داشته باشیم. علاوه بر این در این سه سال بسیاری از بخش‌های صنعت نفت رها شده بوده‌اند، شرکت ملی صنایع پتروشیمی نتوانسته است جایگاه خود را در شرایط پس از سیاست‌های ابلاغی اصل ٤٤ و واگذاری پتروشیمی‌ها پیدا کند. تصمیم‌گیری‌های نه‌چندان درست و هزینه‌ساز نیز وجود داشته است شاید یکی از مشخص‌ترین مصادیق آن پالایشگاه‌های سیراف باشد، طرحی که بدون کمترین مطالعه‌ای در مورد تامین خوراک و آینده بازار محصولات و توجیه اقتصادی و غیره، شروع شد و هزینه‌های زیادی روی آن شده و حال به مشکلات برخورد کرده است.

در مورد امر بسیار مهم بهره‌وری انرژی نیز دولت ابتدا برخورد جدی نشان داد و در طرح خروج غیرتورمی از رکود و بودجه سال جاری موارد مهمی در نظر گرفته شده بود ولی عملکرد در این مورد ضعیف بوده است. معضل سوزاندن گازهای همراه نفت نیز هنوز وجود دارد و از همه مهم‌تر در امر خطیر تزریق گاز کافی به میادین نفتی برای تولید صیانتی و افزایش بازیافت، هنوز کوتاهی زیادی وجود دارد.